درسهای معنوی جلسه دوم ترم اول

ساخت وبلاگ

بنام روح اعظم کائنات

درس های معنوی (2)

Image result for ‫کتاب مقدس‬‎

فرامرز ملاحسین طهرانی

جلسه دوم / ترم اول - شنبه 1379/05/22 ساعت 16 بعدازظهر / مدرس: استاد حسن رهبرزاده

 زمان مرگ:

مرگ یعنی رهایی از ماده و سفر به سوی عوالم روحی و آغاز یک زندگی دیگر با فرکانسی برتر از گذشته، و زمان مرگ عبارت از وقتی است که سیالات بدن که مربوط به قدرت حیات است در جسم رو به تحلیل می رود و موجب قطع اولین ریسمان نقره ای در شخص میگردد و تا زمان قطع آخرین ریسمانهای نقره ای در زمان مرگ است که این زمان در افراد متفاوت است.

چگونگی مرگ: 

 هر موجودی که متولد می شود برای نوعی مرگ در مسیر الهی تکامل می باشد و در اصل باید گفت که مرگ همیشه پیش از حیات در حرکت است. یعنی اول جسم می میرد آنگاه روح و تنپوش از آن جدا میگردد. هر یک از ملل و قبایل مختلف و ادیان و سنن شناخت و برداشت و نحوه عمل خاصی نسبت به مرگ و رفتار با مردگان خود دارند، عده ای مرده را می سوزانند، برخی دفن می کنند و برخی دیگر آن را در فضای آزاد قرار می دهند تا خوراک سایر حیوانات شوند و روش های مختلف دیگر نیز به کار می برند. ولی در اصل مرگ یعنی تغییر فرکانس روح و جسم اثیری برای رسیدن به تکامل و هر موجودی که خلق می شود باید تغییر فرکانس دهد تا به اصل خود نزدیکتر شود. در زمان مرگ سیالات حیات ضعیف می شوند و جسم تحمل نیروهای بیرون و درون را ندارد و این اختلاف فشارها موجب جدایی روح و آغاز مرگ می گردند. قبایل  و ملل جهان دارای اعتقادات خاصی نسبت به مرگ هستند و هرکدام از مرگ و روح و زندگانی پس از مرگ نظر جداگانه ای دارند.

1- عده ای معتقدند که بعد از مرگ از نسل بشر هیچ آثاری باقی نمی ماند چون جسم در اصل از ماده بوجود آمده و پس از مرگ هم تبدیل به همان ماده می شود.

2- گروهی دیگر عقیده دارند روح هر کس پس از مرگ جسم مادی به کهکشانها حرکت می کند و مدتی در خلقت سرگردان است تا اینکه روزی خاص فرا رسد و مجددا به جسم اولیه میلیاردها سال قبل خویش بازگردد و آن شخص را برای عقوبت یا پاداش به درگاه الهی زنده کند.

3- عده ای دیگر می گویند زمانی که فردی فوت کرد روح وی مستقیما به سوی خداوند می رود و جسم او به خاک تبدیل می شود.

4- گروهی هم معتقدند روح پس از جدا شدن از بدن بوسیله فرشتگان الهی به طور کامل گرفته می شود و برای شناخت ثواب و عقاب خود به سوی پروردگار می رود و اگر نیاز مجددی به تکامل داشته باشد دوباره با ماده ترکیب می گردد تا زمانی که کاملا پاک شود و سرانجام به خالق خود بپیوندد.

حالت های ارواح پس از جدا شدن از بدن: در این زمینه ارواح مترقی می گویند:

1- عده ای از افراد که در زندگی ازنظر اعمال وضع کاملا مشخصی دارند روح آنها  پس از جدا شدن از جسم مادی به جهانهای از پیش تعیین شده به نسبت اعمال و رفتار زمان حیات مادی منتقل میگردد.

2- عده ای از ارواح پس از جدا شدن از جسم مادی در عوالم برزخ باقی می مانند تا زمانی که به عقل کامل روحی دست یابند و آنگاه به جهان های مشخصی به نسبت اعمال خویش انتقال می یابند.

این ارواح که در برخی زندگی می کنند معمولا دارای اعتقادات زمان حیات مادی خویش می باشند و اکثر آنها گناهکار یا ماده پرست هستند. دربین این ارواح برزخی، گاهی روح درستکار نیز یافت می شود، زیرا این ارواح پس از مرگ فرصت کوتاهی از نیروهای الهی خواسته اند تا به برخی از اعمال یا خواست های عاطفی یا معنوی و حتی مادی خود برسند. گاهی این ارواح برزخی درخواست هایی از زنده ها می نمایند که به نسبت اعتقادات قبلی زمان حیات مادی خویش است و برمبنای نیازها در زمان خواب درخواست می کنند که اکثر آنها نادرست و بر مبنای نیازهای عقلی آنها در زمان حیات مادی است که زنده ها نباید توجه چندانی به این تقاضاهای آنها بنمایند.

انواع مرگ: 

مرگ بر دو گونه است:

1- مرگ طبیعی یا مرگ تاخیری: در این حالت از مرگ کلیه سیالات حیات به تدریج در بدن ضعیف می شوند و در اثر فشار نیروهای درونی و بیرونی تاب مقاومت از ریسمانهای نقره ای گرفته می شود و درنتیجه از بدن جدا می شوند و پس از قطع این رشته ها، مرگ طبیعی فرا می رسد. که نوع آن متفاوت است.

2- مرگ ناگهانی: در این حالت از مرگ تمام سیالات حیات دارای قدرت و نیروهای خود می باشد ولی در اثر حادثه یا رخداد ناگهانی این سیالات کامل و سالم مجبور می شوند که به سرعت از بدن جدا شده و به تنپوش بپیوندند. در اثر این جداسازی ناگهانی که بدون انتظار جسم و تنپوش روی داده است، تشنج و حرکاتی بین روح و تنپوش و جسم درمی گیرد که عوام آن را حالت جان دادن می نامند و  این حرکات آنقدر ادامه می یابند تا اینکه تمام سیالات از جسم جدا شده و با ریسمانهای نقره ای به تنپوش جذب می شوند.

ارواح از مرگ چه می گویند:

پاسخ ارواح در زمینه حالتهای مرگ در سراسر جهان تقریبا یکسان است و اگر اختلافی وجود داشته باشد مربوط به چگونگی حالتهای روحی همان روح و مسیر حرکت و محلی است که به جهانهای روحی انتقال یافته است ولی اصولا نتیجه تمام گفتارها یکی است و ازمجموع گفته های ارواح مترقی از مرگ موارد زیر را می توان استنباط کرد.

1- بدن کلیه افراد بوسیله سیاله های حیاتی موسوم به طنابها یا ریسمانهای نقره ای با تنپوش در ارتباط است.

2- این سیالات ممکن است تا میلیاردها کیلومتر امتداد یابند بطوری که رابطه جسم و تنپوش همچنان حفظ گردد.

3- وقتی که زمان مرگ طبیعی فردی فرا می رسد این سیالات به تدریج قدرت حیاتی خود را از دست می دهند و از جسم جدا می گردند و جزء تنپوش می شوند.

4- این سیالاتی که بوسیله ریسمانهای نقره ای به چهارده نقطه جسم مادی ازطریق تنپوش وصل می باشند پس از جدا شدن از بدن جزء تنپوش می گردند و مجددا قدرت اولیه خود را به دست می آورند.

5- موقعی که این رشته های حیات از جسم جدا شدند از آن زمان به بعد شروع به تجزیه و فساد می نماید.

6- ارواحی که در زمان حیات مادی وابستگی زیادی به ماده  و ماده پرستی داشته اند در زمان جدا شدن از بدن سعی می کنند که اجازه پاره شدن ریسمانهای نقره ای را از بدن ندهند ولی قدرت کافی برای این عمل ندارند و مرگ درنهایت فرا می رسد.

7- زمانی که روح کوشش دارد اجازه پاره شدن ریسمانهای نقره ای را ندهد کشمکش شدیدی بین نیروی منفی داخلی (جسم) یعنی ضعف حیات در حفظ ریسمانهای نقره ی و نیروی خارجی مثبت یعنی قدرت روح درمی گیرد که این کشمکش ها منجر به خستگی جسم مادی شده که اغلب افراد این حالت را  زمان جان دادن فرد می گویند و در اثر این تلاشها بطور عینی مشاهده می شود که معمولا پیشانی فرد محتضر قبل از مردن پر از قطرات عرق می شود. برای جداسازی یا پاره کردن ریسمانهای نقره ای از جسم علاوه بر روح نگهبان اغلب ارواح بستگان و نزدیکانی که در اصل همان فرشتگان الهی هستند و در زمان حیات مادی نیز ازنظر روحی با آن فرد هم فرکانس بوده اند به یاری روح آن فرد می شتابند و ضمن پاره کردن آخرین ریسمانهای نقره ای روح او را به محل زندگی جدید در عوالم روحی هدایت می نمایند و گاهی هم پس از قطع ریسمانهای نقره ای به او اجازه می دهند تا زمان کوتاهی را در محیط مادی که روح به آنجا تعلق خاطر خاصی دارد یعنی عالم برزخ باقی بماند و پس از اتمام زمان تعیین شده به جهانهای روحی انتقال یابد.

* ارواح مختلف حالت های زمان مرگ را تشبیه کرده اند که نتایج آن به شرح زیر است:

1- بسیاری از ارواح زمان مرگ را به یک نوع خواب تشبیه کرده اند که پس از بیداری خود را در محل جدیدی مشاهده نمودند.

2- عده ای اظهار کردند پس از ترک جسم مادی به آنها یک حالتی از فراموشی دست داده و تنها قسمتی از خاطرات را به یاد داشته اند و زمانی که بر عقل خود مسلط شده اند خود را در محل تازه ای دیده اند.

3- گروهی از ارواح اظهار نموده اند زمانی که جسم را ترک کرده اند با کمک برخی از ارواح راهنما به جهانهای روحی راهنمایی شده اند ولی از چگونگی آن اطلاع کاملی ندارند.

4- بسیاری از ارواح گفته اند پس از جدا شدن از جسم مادی بوسیله ارواح راهنما از مسیرهای تاریک و سرد و حتی وحشتناک گذشته اند و سپس به محل زندگانی روحی خویش رسیده اند. بسیاری از ارواح عبور از چنین مسیرهایی را تائید نکرده اند بلکه اظهار نموده اند که ارواح راهنما آنها را با سرعت غیرقابل وصفی از محل های روشن و مناسب برده اند و در آن مسیر حتی برخی از روح آشنایان را دیده اند. 

همانگونه که بیان گردید ازنظر ارواح مترقی مرگ جزء بهترین و زیباترین لحظات زندگی افراد است که متاسفانه افراد ماده پرست و ناآگاه آن را جزء بدترین و سخت ترین لحظات عمر می دانند. زیرا دل کندن آنان از مادیات حیات و دلبستگی ها بسیار سخت و مشکل است وگرنه خود فعل مرگ ترسناک نمی باشد. در آخرین لحظات عمر روح نزدیکان شخص محتضر که قبلا  فوت شده اند به کمک افراد می آیند و آخرین سیالات حیات را که از روح به جسم بوسیله ریسمانهای نقره ای انتقال می یابند را از رو و پشت افراد قطع می کنند و سپس آن روح را به محل زندگانی روحی وی هدایت می نمایند و اطلاعات و آموزش های لازم را جهت ادامه حیات در آن جهان به روح می دهند.

خاطرات ارواح پس از مرگ: روحی که به جهانهای روحی انتقال پیدا می کند بسیاری از خاطرات زمان حیات را که دارای سنگینی زیادی هستند را رها کرده و به دست فراموشی مطلق می سپارد و بیشتر آن خاطراتی را با خود به جهانهای روحی می برد که به  حالتهای تکاملی و ثواب و عقاب وی مربوط می باشد.

حالتهای عقلی و حفظ خاطرات در ارواح مختلف متفاوت است و هرچه ارواح بیشتر در جهانهای روحی باقی بمانند به همان نسبت هم خاطرات بیشتری از زمان حیات را از یاد می برد. حتی برخی از ارواح به سختی می توانند بعضی از خاطرت حیات مادی را به یاد آورند. ازمیان نتیجه اعمال افراد در زندگی مادی خاطرات الهی، عاطفی، علمی و عقلی تا مدت زمان بیشتری نسبت به خاطرت مادی مانند ثروت، پوشاک، خوراک و غیره به یاد ارواح باقی می مانند. ارواح در جهانهای روحی پیوسته علوم و دانش های جدیدی را جایگزین خاطرات بی مصرف زمان حیات مادی خود می نمایند. 

با توجه به مطالب فوق درمی یابیم که: 1- ارواح تا مدتها پس از مرگ خاطرات زمان حیات خود را به یاد دارند. 2- هرچه ارواح در عوالم روحی بیشتر باقی بمانند به همان نسبت هم علوم و دانش جدیدتری را کسب می کنند و خاطرات گذشته را از یاد می برند. 

بنابه گفته ارواح مرگ به دو صورت رخ می دهد: 

الف: مرگ عادی یا تاخیر. در این حالت سیاله های حیاتی به تدریج ضعیف می شوند، زیرا در زمان خواب روح مانند خروج از بدن (بیهوشی)  به عالم مربوط برای کسب انرژی مجدد نمی رود چون از زمان جدایی خویش از جسم مادی باخبر است و می داند که در چه زمانی می بایست از جسم مادی جدا گردد به همین جهت اغلب افراد در زمان مرگ جسم مادی عکس العمل قابل توجهی از خود نشان نمی دهند و آخرین رشته مربوط به چانه است که از بدن قطع می شود.

ب - مرگ ناگهانی: در این نوع از مرگ، سیالات حیاتی یا ریسمانهای نقره ای بسرعت از جسم مادی جدا می شود. به همین نسبت هم تشنج  و حرکات زیادی در جسم مادی مشاهده می شود. چون یک نوع ناباوری بین جسم و روح و تنپوش به وجود می آید که درصدد اتصال دادن مجدد ریسمانهای نقره ای می باشند.

پایان جلسه دوم از ترم اول /  ساعت 18/10 عصر.


مثنوی ارواح...
ما را در سایت مثنوی ارواح دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0masnavi-arvah1 بازدید : 106 تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1396 ساعت: 10:18